یلدا
یلدا ، زنی با گیسوانی رنگ شب بود
یلدا صدای سرخ صبحی روی لب بود
در سینه قلبی چون اناری پر ترک داشت
با آفتاب و آب ، دردی مشترک داشت
در روز فردای زمستان نور می دید
تا فصل زیبای بهاران نغمه می چید
در غربتش با فال حافظ گفتگو کرد
سالی نکو ، حالی نکو را آرزو کرد
یلدا دلش خون بود اما بر لبش شعر
درس جهانش عشق بود و مکتبش شعر
یلدا برای شب سرود روشنی خواند
با مهر و پاکی نغمه های ماندنی خواند
یلدا نوید روزهای بهترین شد
یلدا اهورایی ترین جشن زمین شد
#بهاره_خامنه_پور