Ali Fana – Behesht

ورس ۱
حاجی روزای خوب چی شد،هر بار طرفت اومد کشتیشُ،آخه گل من تو مثل افسانه شدیُ،سوار زمانت شدیُ،رفتی
حالا منطقی نداره امید،تو عقب موندیُ بازم زمانه برید،شواهدُ میخوای بیا،الانتُ توی ترانه گمی،اشکا شبیحه برگا شدُ ریخت،هنوز تو سرما گمی،چرا حرفاتو خوردی،فردا شدی،توی زخما کلی ازت خاطره دارم،چرا تو تنها شدی،توی تلاتومی،یه روز خوب میاد که منُ تو فنا شدیم

کو اون عابرا
کو اون ساکنا
حتی پیدا نمیشه تو سایه ها
بابا طوفان به پاس
میکنی
میکنی
کودتا

ورس . ۲
کو اون عابرا،کو اون ساکنا،حتی پیدا نمیشه تو سایه ها،بابا طوفان به پاس،میکنی با کلماتت کودتا،تو دلم، تو یاد ما،چی بوده رو به را،کی میده بوی ما،مثل بچه ها،توی کوچه ها،چه سکوتی میده طعم این روزه ها،گرگا معتادن،میکشن زوزه هاشونو،ولی تُ رو به راه شو،با مهربونی هات منو رو به راه کن



،،،،،،،ولش کن تو سختیا بجنگه،بره برسه به بـهــشـت،تا بعدیا بفهمه،توی تلخیا بشم سِر،حسم مرد،تو رو بعضیا بخنده،سختیا بشن غیب،اگه چرخ ما بچرخه(اخ)اگه چرخ ما بچرخه،بابا میشم قهرمان شهرت،نبینم تو صورت اخمات برقصه،پریشون میشم اگه که صدا تو حرفات بلرزه،واسه شنونده این حرفا چه تلخه،اگه خدا باشه شنونده،بهش بگو،خیلی وقته،باهات علی قهره،الان یه غریبس، رفت تو
آسمون به امید پریدن، نه به امید چَریدن ....

یا یااا


عـلــی فـنـا