رفتی و بغض شب جا ماند
من در خیابان گریه کردم
از گریه های من گذشتی
در زیر باران گریه کردم
رفتی و حالم را ندیدی
باید به دادم میرسیدی
آواز قلبم را شنیدی
اما از احساسم گذشتی
گفتم که بیمارم نماندی
تنها پرستارم نماندی
با دوستت دارم نماندی
از دوستت دارم گذشتی

گفتی که تنها بگذر از من
از عشق و رؤیای رسیدن
گفتم منم این شمع روشن
رفتی و خاموشم نکردی
هی سوختم هی قد کشیدم
اما نگاهت را ندیدم
گرچه به پایانم رسیدم
گفتم فراموشم نکردی

Volga
Volga
1 آهنگ

Reply